صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4167

1. یاقوت با لب تودم از رنگ می زند

2. این خون گرفته بین که چه بر سنگ می زند

3. مرغی که آگه است زتعجیل نو بهار

4. در تنگنای بیضه بر آهنگ می زند

5. هر چند مازعجز درصلح می زنیم

6. آن از خدا نترس درجنگ می زند

7. از روی تازه اش گل بی خار می کنم

8. خاری اگر به دامن من چنگ می زند

9. روی شکفته از سخن سخت ایمن است

10. کی بر در گشاده کسی سنگ می زند

11. چون شعله می شود پروبال نگاه من

12. خارم به چشم اگر خط شبرنگ می زند

13. خط صلح داد شعله وخاشاک را به هم

14. آن سنگدل هنوز در جنگ می زند

15. سودا ز بس چو شیشه مراخشک کرده است

16. بر پهلویم تپیدن دل سنگ می زند

17. خواهد کشید اشک ندامت ازو گلاب

18. آن گل که خنده بر من دلتنگ می زند

19. در عالمی که خوردن خون است بیغمی

20. صائب چو بیغمان می گلرنگ می زند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قسمت منصور از دار فنا خمیازه بود
* من کشیدم گوش تا گوش این کمان سخت را
شعر کامل
صائب تبریزی
* شبی قیرگون ماه پنهان شده
* به خواب اندرون مرغ و دام و دده
شعر کامل
فردوسی
* عارف گوینده بگو تا که دعای تو کنم
* چونک خوش و مست شوم هر سحری وقت دعا
شعر کامل
مولوی