صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4175

1. آنجا که شوق دست حمایت بدر کند

2. شبنم در آفتاب قیامت سفر کند

3. قارون شود ز لخت دل وپاره جگر

4. بر هر زمین که قافله ما گذر کند

5. انجام تخم سوخته پامال گشتن است

6. آن دانه نیست دل که سر از خاک برکند

7. پیچیده تر زجوهر تیغ است راه عشق

8. خونش به گردن است که این راه سرکند

9. طوطی اگر به چاشنی حرف خود رسد

10. گردد دهانش تلخ چو یاد شکر کند

11. گشتیم چون صبا به سراپای لاله زار

12. داغ نیافتیم که دل را خبر کند

13. چون عاملی که دل ز در خانه جمع کرد

14. حاجی ستم به خلق خدا بیشتر کند

15. در منزل نخست دل خویش می خورد

16. چون راهرو به توشه مردم سفر کند

17. در خلوت دل است تماشای هر دو کون

18. صائب چگونه سر ز گریبان بدر کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مریز اشکِ من ای چشم خون گرفته که خواهم
* کنم نثار رهش آن دُر ِنسفتۀ خود را
شعر کامل
جامی
* رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
* بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
شعر کامل
سعدی
* ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما
* ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما
شعر کامل
مولوی