صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4260

1. دل از هجوم نشتر آزار وا شود

2. چون غنچه ای که در بغل خار وا شود

3. هر دیده نیست محرم آن چاک پیرهن

4. تا بر رخ که این در گلزار وا شود

5. همتاب شد چو رشته، یکی زود می شود

6. مشکل که از میان تو زنار وا شود

7. باشد همان به حسرت آن چشم نیمخواب

8. چشمم اگر به دولت بیدار وا شود

9. حوران برآورند سر از روزن بهشت

10. هر جا دهان یار به گفتار وا شود

11. در هر دلی که خرده رازی نهفته هست

12. چون غنچه بیشتر به شب تار وا شود

13. جانی که داشت شکوه ز تنگی لامکان

14. در تنگنای چرخ چه مقدار وا شود

15. نادان شود ز تیرگی جهل هرزه نال

16. قفل دهان سگ به شب تار وا شود

17. دلهای سخت را بود آتش نسیم صبح

18. پیکان یار در دل افگار وا شود

19. جوش بهار، بلبل خونین دل مرا

20. فرصت نداد غنچه منقار وا شود

21. در موسمی که غنچه پیکان شکفته شد

22. صائب مرا نشد گره از کار وا شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل ز قید جسم چون آزاد گردد وا شود
* چون حباب از خود کند قالب تهی دریا شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* شقایق بر سر هر کوه چون رخسار دلبر شد
* بنفشه بر لب هر جوی چون زلفین جانان شد
شعر کامل
امیر معزی
* نقد حیرتخانهٔ هستی صدایی بیش نیست
* ای عدم نامی به دست آورده‌ای موجود باش
شعر کامل
بیدل دهلوی