صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4261

1. آنجا که خنده لعل ترا پرده در شود

2. طوطی چو مغز پسته در شکر شود

3. می خوردن مدام مرا بی دماغ کرد

4. عادت به هر دوا که کنی بی اثر شود

5. چون دستگاه عیش به مقدار غفلت است

6. بیچاره آن کسی که زخود باخبر شود

7. با راست رو، زبان ملامت چه می کند

8. چون خار سر ز راه زند پی سپرشود

9. عزلت گزین که آب به این سهل قیمتی

10. در دامن صدف چو کشد پا گهر شود

11. هر آرزو که بشکنی امروز در جگر

12. فردا که این قفس شکند بال وپر شود

13. آیینه خانه ای است خموشی که هر چه هست

14. بی گفتگو تمام در او جلوه گر شود

15. صائب سوزد به داغ غبن، اگر باغ جنت است

16. سوزد اگر ز کوی تو جای دگر شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای خوشا خلعت نوروزی بستان افروز
* جامه از اطلس زنگاری و تاج از مخمل
شعر کامل
وحشی بافقی
* بنشین یک نفس ای فتنه که برخاست قیامت
* فتنه نادر بنشیند چو تو در حال قیامی
شعر کامل
سعدی
* تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
* همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
شعر کامل
سعدی