صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4415

1. غفلت زدگان دیده بیدار ندانند

2. از مرده دلی قدر شب تار ندانند

3. رحم است بر آن قوم که بیداری شب را

4. صد پرده به از دولت بیدار ندانند

5. دارند در ایام خزان جوش بهاران

6. حیرت زدگانی که گل از خار ندانند

7. جمعی که ز سر پای نمودند چو پرگار

8. یک نقطه درین دایره بیکار ندانند

9. مغرور کند جوش خریدار گهر را

10. خوب است که خوبان ره بازار ندانند

11. تا آینه از دست نکویان نگذارند

12. بیطاقتی تشنه دیدار ندانند

13. زان خلق دلیرند به گفتار که از جهل

14. گفتار خود از جمله کردار ندانند

15. صائب طمع نامه فضولی است ز خوبان

16. ما را به پیامی چو سزاوار ندانند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند
* بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
شعر کامل
سعدی
* کنون دل بستگی غنچه با گل، کی نهان ماند؟
* که هرچ اندر دل غنچه ست سوسن بر زبان دارد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* ظالم به ظلم خویش گرفتار می شود
* از پیچ و تاب نیست رهایی کمند را
شعر کامل
صائب تبریزی