صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4445

1. یک شعله شوخ است که دیدار نماید

2. گاه از شجر طور وگه از دار نماید

3. گاهی چو تبسم ز لب غنچه بخندد

4. گاهی چو خلش از مژه خار نماید

5. سر حلقه تسبیح شود گه چو موذن

6. چون تاب گه از رشته زنارنماید

7. توفیق کلاه نمدفقر نیابد

8. هر کس که به ما طره دستار نماید

9. تا یافته بلبل که در آن بزم رهم نیست

10. گل را به من از دور به منقار نماید

11. شد دست ودل مشتریان در پی یوسف

12. گوهر چه درین سردی بازارنماید

13. طوطی بچشانم به تو شیرین سخنی را

14. گر رو به من آن باعث گفتار نماید

15. عیاری زلف است پریشانی ظاهر

16. پر کاری چشم است که بیمارنماید

17. صائب سخن تازه من آب حیات است

18. کی روی به هر تشنه دیدارنماید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شرار سينۀ مجنون ز آتش لیلی
* کباب ساخت همه آهوان صحرا را
شعر کامل
جامی
* ز شرم روی تو در باغ وقت گل چیدن
* گل آب گردد و از دست باغبان بچکد
شعر کامل
اوحدی
* باز خون دلم از دیده روان خواهد شد
* چشمم از هر مژه خونابه فشان خواهد شد
شعر کامل
جامی