صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4655

1. فریب دل مخور از دیده شیرانه اخگر

2. که از یک قطره (می)پر می شود پیمانه اخگر

3. دل عشاق دریک پله دارد شادی و غم را

4. به یک نرخ است عود و خس به وحدتخانه اخگر

5. اگر چون گل گریبان چاک سازد جای آن دارد

6. زدل آن را که درپیراهن افتد دانه اخگر

7. فضایی همچو آب زندگانی درنظر دارد

8. شرر راکی نشیند دل به ماتمخانه اخگر؟

9. ز داغ لاله درتابم که بااین تنگ ظرفیها

10. جگر دارانه بر سر می کشد پیمانه اخگر

11. زدلسوزی به چشم روشن خود می دهد جایش

12. اگر خاشاک می آید به مهمانخانه اخگر

13. دل ما می جهد آخر ز قید چرخ بر انجم

14. سپند ما نخواهد مانددر غمخانه اخگر

15. چه آتش بود عشق انداخت در دامان این صحرا

16. که شد هر دانه زنجیر مجنون دانه اخگر

17. بررویی که من زان آتشین رو دیده ام صائب

18. به یک صحبت سمندر راکند بیگانه اخگر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عندلیبان را غذای روح باشد بوی گل
* مرغ دشت است آن که عاشق بر جو و بر ارزنی ست
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* باغبان چو من زین جا بگذرم حرامت باد
* گر به جای من سروی غیر دوست بنشانی
شعر کامل
حافظ
* صحبت ناجنس آتش رابه فریاد آورد
* آب در روغن چو باشد می کند شیون چراغ
شعر کامل
صائب تبریزی