صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4770

1. غوطه خوردم درشراب ناب و مخمورم هنوز

2. گم شدم درچشمه خورشید وبی نورم هنوز

3. گر چه شورمن جهانی را به شور آورده است

4. از نظرهاچون دهان یارمستورم هنوز

5. پاره شد زنجیر تاک از باده پرزورمن

6. تاچه باخمخانه گردون کند زورم هنوز

7. عمرهاشد تاچوموم از شهددورافتاده ام

8. می خلددر پرده دل نیش زنبورم هنوز

9. گرچه ازویرانه من جغد وحشت می کند

10. درخرابات مغان دانندمعمورم هنوز

11. باده منصور ازجوش زبردستی نشست

12. میزندجوش اناالحق خون مغرورم هنوز

13. در سفرهرچند چون ریگ روان عمرم گذشت

14. از وصال کعبه چون سنگ نشان دورم هنوز

15. اهل عالم غافلنداز صورت احوال من

16. من میان صد هزارآیینه مستورم هنوز

17. خاکساری گرچه با خاکم برابرکرده است

18. حرف درکار سلیمان میکندمورم هنوز

19. غوطه درخون شفق زد پنبه صبح جزا

20. میزند برقلب ناخن داغ ناسورم هنوز

21. گرچه صائب شهرت من داغ دارد مهر را

22. عشق اگر این است خواهد کردمشهورم هنوز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنان با تار زلف بسته دل پیوند الفت را
* که نتوان یک سر مویش ز یکدیگر جدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی
* آن دست و آن زبان که درو نیست نفع خلق
* جز چون زبان سوسن و دست چنار نیست
شعر کامل
سنایی
* خویش من آنست که از عشق زاد
* خوشتر از این خویش و تباریم نیست
شعر کامل
مولوی