صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4964

1. سهی سروی که من دارم نظر بر قد رعنایش

2. دو عالم چون دو زلف عنبرین افتاده درپایش

3. خمار و خواب وبیماری و شوخی وسیه مستی

4. ز یک پیمانه می نوشند می درچشم شهلایش

5. سخن چندان که می ریزد زچشم اوبه آسانی

6. به دشواری برون می آید ازلعل شکرخایش

7. اگر چه سرو دارد در بغل منشور رعنایی

8. به جای قد خجالت می کشد ازنخل بالایش

9. به دامان قیامت میکشد دوران حسن او

10. که خوبی را رهایی نیست ازمژگان گیرایش

11. ز بار دل به لرزیدن صنوبر راسبک سازد

12. اگر در بوستان در جلوه آید سرو بالایش

13. ازان آن سرو سیمین درنظرها سبز می آید

14. که پیچیده است دود آه عاشق برسراپایش

15. به آن زندگی چون نسبت جانان کنم صائب

16. که سیری هست ازجان، نیست سیری ازتماشایش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از دل سنگین لیلی کعبه جان ساختند
* از غبار خاطر مجنون بیابان ساختند
شعر کامل
صائب تبریزی
* وادی پیموده را از سرگرفتن مشکل است
* چون زلیخا، عشق می ترسم جوان سازد مرا
شعر کامل
صائب تبریزی
* ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
* که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
شعر کامل
سعدی