صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5050

1. حسن تو باده ای است که شرم است شیشه اش

2. خال تو دانه ای است که دام است ریشه اش

3. روی تو آتشی است که زلف است دود او

4. شیری است غمزه تو که دلهاست بیشه اش

5. سروی است قامت تو که ازجای می کند

6. در هر دلی که پنجه فرو برد ریشه اش

7. دست از هنر چگونه نشوید کسی به خون ؟

8. فرهاد را ز پای درآورد تیشه اش

9. چون اختیار پیشه و شغل دگر کند؟

10. صائب که شد ز روز ازل عشق پیشه اش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
* هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم
شعر کامل
حافظ
* چو برداشت پرده ز پیش آفتاب
* سپیده برآمد به پالود خواب
شعر کامل
فردوسی
* من پیر سال و ماه نیم یار بی‌وفاست
* بر من چو عمر می‌گذرد پیر از آن شدم
شعر کامل
حافظ