صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5268

1. تا چند کشم درد سر از رهگذر دل

2. کو عشق که فارغ شوم از دردسر دل

3. بیم است که چون شهپر پروانه بسوزد

4. نه پرده نیلی ز فروغ گهر دل

5. آشفته دماغان خبر از خویش ندارند

6. از زلف همان به که نپرسم خبر دل

7. تا در نظرت سبحه و زنار یکی نیست

8. دریاب که دارد رگ خامی ثمر دل

9. گنج گهرست آن که توان پی به سرش برد

10. هر بیهده گردی نبرد پی به سر دل

11. شد سرمه درین وادی سوزان نفس برق

12. ای راهرو خام مرو براثر دل

13. صد مرحله از کعبه مقصود فتد دور

14. هرکس که کند رو به قفا در سفر دل

15. بی رخنه دل راه به جنت نتوان برد

16. دست من و دامان تو ای رخنه گر دل

17. چندان که نظر کار کند بیخبرانند

18. ای دلشد گان از که بپرسم خبر دل

19. گورست سرایی که در او نیست چراغی

20. هر شب ببر ازآه چراغی به سر دل

21. خورشید که روشنگر ذرات وجودست

22. دریوزه اکسیر کند از نظر دل

23. صائب گهر دل اگر از پرده برآید

24. درنه صدف چرخ نگنجد گهر دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
* که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
شعر کامل
سعدی
* صبح بیداری شود گفتم مرا موی سفید
* من چه دانستم که خواهد پنبه گوشم شدن
شعر کامل
صائب تبریزی
* عاشق خود گر کشی بجرم محبت
* بیشتر از من کس این گناه ندارد
شعر کامل
کمال خجندی