صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5442

1. زیر سقف چرخ بیدردانه پا افشرده ایم

2. سیل بی زنهار ما در خانه پا افشرده ایم

3. بر در هرکس نمی ساییم رخ چون آفتاب

4. گنج سان در گوشه ویرانه پا افشرده ایم

5. چون گل پیمانه هردم بر سر دستی نه ایم

6. چون خم می در دل میخانه پا افشرده ایم

7. کوچه گرد آستین چون اشک حسرت نیستیم

8. همچو مژگان بر در یک خانه پا افشرده ایم

9. صد کبورت گر فرستد کعبه، بالین نشکنیم

10. ما و بت یک روز در بتخانه پا افشرده ایم

11. شکوه زلف از زبان ما نمی آید برون

12. زیر دست انداز او چون شانه پا افشرده ایم

13. گر سر ما بگذرد چون خوشه از گردون، رواست

14. در زمین قابلی چون دانه پا افشرده ایم

15. چون خمار می به طرف باغ زور آورده است

16. بر گلوی تاک بیرحمانه پا افشرده ایم

17. ریشه در فولاد جوهر اینقدر محکم نکرد

18. زیر تیغ او عجب مردانه پا افشرده ایم

19. خال او صائب هزاران مور دل پامال کرد

20. ما عبث در بردن این دانه پا افشرده ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل تهی ناشده از خویش به جایی نرسد
* تا بود پر ز شکر نی به نوایی نرسد
شعر کامل
صائب تبریزی
* چشم من کرد به هر گوشه روان سیل سرشک
* تا سهی سرو تو را تازه‌تر آبی دارد
شعر کامل
حافظ
* ریزش این تنگ چشمان تشنگی می آورد
* وای بر کشتی که خواهد آب ازین غربال ها
شعر کامل
صائب تبریزی