صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6018

1. عشق در بند گران است از وفای خویشتن

2. بید مجنون است خود زنجیر پای خویشتن

3. از سر این خاکدان هر کس که برخیزد چو سرو

4. در صف آزادگان باشد لوای خویشتن

5. داشت حال مهره ششدر دل آزاده ام

6. تا نیفکندم به آتش بوریای خویشتن

7. از درون خانه باشد دشمن من چون حباب

8. می کشم آزار دایم از هوای خویشتن

9. نیستم در زیر بار منت باد مراد

10. کشتی خویشم چو موج و ناخدای خویشتن

11. از زمین کوی او کز برگ گل نازکترست

12. چون توانم خواست عذر نقش پای خویشتن؟

13. از سر اخلاص صائب با رضای حق بساز

14. جنگ دارد بنده بودن با رضای خویشتن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شبی چون شبه روی شسته بقیر
* نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر
شعر کامل
فردوسی
* کاشکی پرده برافتادی از آن منظر حسن
* تا همه خلق ببینند نگارستان را
شعر کامل
سعدی
* در تکیه قلندران چو بنگم دادند
* در کاسه بجای لوت سنگم دادند
شعر کامل
ابوسعید ابوالخیر