صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6080

1. صید دل زین بیش با موی میان خود مکن

2. کینه جوی من ستم بر ناتوان خود مکن

3. هر سر موی ترا دستی است در تسخیر دل

4. باز این تکلیف با موی میان خود مکن

5. کار فرمودن مروت کی بود بیمار را؟

6. غارت دلها به چشم ناتوان خود مکن

7. هر چه می آید به دست باد دستان، می رود

8. اعتماد دل به زلف دلستان خود مکن

9. از خدنگ انتقام آه مظلومان بترس

10. ای ستمگر تکیه بر زور کمان خود مکن

11. تخم راز از سنگ خارا می جهد همچون شرر

12. هیچ کس را محرم راز نهان خود مکن

13. عالمی در رهگذارت دل به کف استاده اند

14. از تغافل عالمی دل را زیان خود مکن

15. در چنین فصلی که هر خار از نزاکت چون گل است

16. خاطر(ی) مجروح از تیغ زبان خود مکن

17. گر هوای سیر عالم هست صائب در سرت

18. پا به دامن کش، سفر از آستان خود مکن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر فلک ز شفق دست در حنا دارد
* که عقده ای نگشاید ز رشته کارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد
* مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد
شعر کامل
مولوی
* دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم
* در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟
شعر کامل
شیخ بهایی