صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6101

1. آه می دزدد نفس در سینه افگار من

2. غنچه می خسبد نسیم صبح در گلزار من

3. پرده گنج است ویرانی، که تا محشر مباد

4. سایه افتادگی کم از سر دیوار من!

5. بلبل تصویر، گلبانگ نشاط از دل کشید

6. چند باشد غنچه زیر بال و پر منقار من؟

7. با دم جان پرور شمشیر عادت کرده است

8. از دم عیسی هوا یابد دل بیمار من

9. آسیا را دانه جان سخت من دندان شکست

10. آسمان بیهوده می کوشد پی آزار من

11. گر چه از مژگان کلکم آب حیوان می چکد

12. می توان گرد کسادی رفت از بازار من

13. هیچ گه دست حوادث از سرم کوته نبود

14. قطره می زد در رکاب سیل دایم خار من

15. صائب از بس چرخ در کارم گره افکنده است

16. رشته تسبیح در تاب است از زنار من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گو شمع میارید در این جمع که امشب
* در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
شعر کامل
حافظ
* بهر تسکین دل افگار من مسکین طبیب
* ساخت صد مرهم ولی مرهم نمی سازد مرا
شعر کامل
جامی
* منع کمال از عاشقی جان برادر کی توان
* پند پدر مانع نشد رسوای مادر زاد را
شعر کامل
کمال خجندی