صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 618

1. زبان هر هرزه درایی به جان رساند مرا

2. لب خموش به دارالامان رساند مرا

3. ادا چگونه کنم شکر آه را، کاین تیر

4. ز یک گشاد به چندین نشان رساند مرا

5. ز بی کسی چه شکایت کنم به هر ناکس؟

6. که بی کسی به کس بی کسان رساند مرا

7. اگر چه بی بروپالی است سنگ راه عروج

8. دل شکسته به آن دلستان رساند مرا

9. به دیده چون ندهم جای، اشک را صائب؟

10. که سیل گریه به آن آستان رساند مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بده یک جام ای پیر خرابات
* مگو فردا که فی التأخیر آفات
شعر کامل
مولوی
* نمی دانم چه خصمی با نوای بلبلان دارد
* که شبنم هر سحر در گوش گل سیماب می ریزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* سخن گوی دهقان چو بنهاد خوان
* یکی داستان راند از هفتخوان
شعر کامل
فردوسی