صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6321

1. خجل ز کوشش تدبیر بایدم بودن

2. اسیر پنجه تقدیر بایدم بودن

3. شکست جوهر دل را زیاده می سازد

4. چرا ز حاده دلگیر بایدم بودن؟

5. ز جستجو نشود جز غبار دل حاصل

6. چو نقش پای، زمین گیر بایدم بودن

7. زمان مهلت دور سپهر چندان نیست

8. که روز و شب بی تعمیر بایدم بودن

9. به هیچ سلسله مجنون من نمی سازد

10. ز پیچ و تاب به زنجیر بایدم بودن

11. درین زمانه که کردار، محض گفتارست

12. خموش چون لب شمشیر بایدم بودن

13. به خامشی دهم الزام همنشینان را

14. اگر به مجلس تصویر بایدم بودن

15. به خواب غفلت اگر عمر بگذرد زان به

16. که در کشاکش تعبیر بایدم بودن

17. نشد گشاده دلی از نوای من، تا چند

18. نسیم غنچه تصویر بایدم بودن؟

19. ز آستان قناعت قدم برون ننهم

20. ز زندگانی اگر سیر بایدم بودم

21. به پیش همچو خودی چون کمان نگردم خم

22. اگر نشانه صد تیر بایدم بودن

23. وصال را چه کنم با حجاب، کم داغی است

24. که خشک در قدح شیر بایدم بودن؟

25. نشد ز بخت جوان چون گشایش صائب

26. مراقب نفس پیر بایدم بودن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای صبر پای دار که پیمان شکست یار
* کارم ز دست رفت و نیامد به دست یار
شعر کامل
سعدی
* می رود عمر گرانمایه و ما غافل ازو
* وه که جز محنت و اندوه نشد حاصل ازو
شعر کامل
جامی
* کودکانی که درین دایره سرگردانند
* بر سر جوز تهی اینهمه غوغا دارند
شعر کامل
صائب تبریزی