صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6475

1. جوش غیرت می زند خون حنای پای تو

2. تا که بوسیده است گستاخانه جای پای تو؟

3. پنبه در گوش از صدای خنده گل می نهد

4. گوش هر کس آشنا شد با صدای پای تو

5. خوش نماید چون شراب لعل در جام بلور

6. عاشقان را در نظر رنگ حنای پای تو

7. گر چه باشد شمع کافوری به خوش ساقی علم

8. پای طاوس است نسبت به صفای پای تو

9. داغ دارد هاله مه را ز روشن دیدگی

10. حلقه خلخال از نور و ضیای پای تو

11. بس که در یک جا ز شوخی ها نمی گیری قرار

12. ساده باشد وادی امکان ز جای پای تو

13. خجلت روی زمین از تنگدستی می کشد

14. نقد جان را گر کند صائب فدای پای تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سر به هم آورده دیدم برگهای غنچه را
* اجتماع دوستان یکدلم آمد به یاد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
* همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
شعر کامل
سعدی
* تو در آینه نگه کن که چه دلبری ولیکن
* تو که خویشتن ببینی نظرت به ما نباشد
شعر کامل
سعدی