صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6876

1. ز من مدار توقع سخن از انجمنی

2. که نیست باعث گفتار چشم خوش سخنی

3. به گرد چهره خوبان چو زلف سیری کن

4. مکن چو خال قناعت به گوشه دهنی

5. به شوخی تو چراغی درین شبستان نیست

6. که هم در انجمنی هم برون انجمنی

7. ز طوطیی نتوان بود کمتر ای بلبل

8. تو هم ز بال و پر خویش سبز کن چمنی

9. چنان ز عشق تو ویران شدم که نتوان ساخت

10. اگر ضرور شود، از زبان من سخنی

11. مکش زیاد وطن آه، کاین همان وطن است

12. که از لباس به یوسف نداد پیرهنی

13. ز اشک و آه ضعیفان خاکسار بترس

14. که بود مشرق طوفان تنور پیرزنی

15. شکست قدر شکر را به گفتگو صائب

16. که دیده است چنین طوطی شکرشکنی؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آدمیت حسن گندم گون پسندیدن بود
* هر که باشد این مذاقش در حساب آدمی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* خداوند خرمن زیان می‌کند
* که بر خوشه چین سرگران می‌کند
شعر کامل
سعدی
* دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم
* سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم
شعر کامل
حافظ