صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6975

1. اکسیر شادمانی است خاک دیار طفلی

2. بازیچه ای است عشرت از رهگذار طفلی

3. شیرافکنان غم را در چشم خاک ریزد

4. بر هر طرف که تازد دامن سوار طفلی

5. در عالم مکافات هرباده را خماری است

6. تلخی زندگانی باشد خمار طفلی

7. در برگریز پیری شد رخنه های آفت

8. هر خنده ای که کردیم در نوبهار طفلی

9. خطی کشید بر خاک گردون کینه پرور

10. هر جلوه ای که کردیم در روزگار طفلی

11. شد از فشار گردون موی سفید و سرزد

12. شیری که خورده بودیم در روزگار طفلی

13. هر چند گرد پیری بر رخ نشست ما را

14. مشغول خاکبازی است دل بر قرار طفلی

15. شد عمر و خارخارش در دل هنوز باقی است

16. هر چند بوده ده روز صائب بهار طفلی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک خونین نه ز هر آب و گل آید بیرون
* این گل از دامن صحرای دل آید بیرون
شعر کامل
صائب تبریزی
* همراه من مباش که غیرت برند خلق
* در دست مفلسی چو ببینند گوهری
شعر کامل
سعدی
* چنین که در دل من داغ زلف سرکش توست
* بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم
شعر کامل
حافظ