سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 61

1. تا در سرم، ز زلف تو، سودا فتاده است

2. کارم ز دست رفته و در پا، فتاده است

3. بی‌اتفاق صحبت و بی‌اختیار هجر

4. مشکل حکایتی است که ما را فتاده است

5. چون شمع، می‌گدازم و روشن نمی‌شود

6. کین خود، چه آتشی است که در ما فتاده است؟

7. گر افتدت هوس، که بپرسی، دل مرا

8. در زلف خود بجو، که هم آنجا فتاده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خطر از لغزش پا نیست مرا در مستی
* طارم تاک به صد دست نگهدار من است
شعر کامل
صائب تبریزی
* هرگز حدیث زلف تو کوته نمی شود
* این گفت و گوی تا به قیامت مسلسل است
شعر کامل
جامی
* مدار نقطه بینش ز خال توست مرا
* که قدر گوهر یک دانه جوهری داند
شعر کامل
حافظ