سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 274

1. از پی تو ز عدم ما به جهان آمده‌ایم

2. نز برای طرب و لهو و فغان آمده‌ایم

3. عشق نپذیرد هستی و پرستیدن نفس

4. ما ازین معنی بی نام و نشان آمده‌ایم

5. تا کی از نسبت بی اصل همی لاف زنیم

6. کز غرور خود بی خود به زبان آمده‌ایم

7. مانده در بند زمانیم و زمان ما را نه

8. در مکانیم نه از بهر مکان آمده‌ایم

9. هر کسی راه ازین ره به قدم می‌سپرد

10. ما در اسپردن این راه به جان آمده‌ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عقل حیران شود از خوشهٔ زرین عنب
* فهم عاجز شود از حقهٔ یاقوت انار
شعر کامل
سعدی
* دل ز قید جسم چون آزاد گردد وا شود
* چون حباب از خود کند قالب تهی دریا شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* مریض عشق تو را حاجتی به عیسی نیست
* که کس نمی کند این درد را دوا جز تو
شعر کامل
فروغی بسطامی