سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 78

1. اندر دل من عشق تو نور یقینست

2. بر دیدهٔ من نام تو چون نقش نگینست

3. در طبع من و همت من تا به قیامت

4. مهر تو چو جنانست و وفای تو چو دینست

5. تو بازپسین یار منی و غم عشقت

6. جان تو که همراه دم بازپسینست

7. گویی ببر از صحبت نا اهل بر من

8. از جان به برم گر همه مقصود تو اینست

9. آن را غرض صحبت دیدار تو باشد

10. او را چه غم تاش و چه پروای تکینست

11. امید وصال تو مرا عمر بیفزود

12. خود وصل چه چیزست که امید چنینست

13. گفتم که ترا بنده نباشد چو سنایی

14. نوک مژه بر هم زد یعنی که همینست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
* وجود نازکت آزرده گزند مباد
شعر کامل
حافظ
* دوش به خواب دیده‌ام روی ندیدهٔ تو را
* وز مژه آب داده‌ام باغ نچیدهٔ تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عاشقان را سردی معشوق بر دل بار نیست
* شمع کافوری کند سرگرم تر پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی