سنایی_حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقهالباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین (فهرست)

شمارهٔ 13-اندر مذمّت برادران گوید

1. دوست جو از برادران بگسل

2. که برادر کند پر آذر دل

3. کِه بود غمز بر پدر خواند

4. مِه بود بر تو خواجگی راند

5. تا پدر زنده با تو دمسازست

6. چون پدر مرد خصم و انبازست

7. گر دو نیمه کنی برو سیمت

8. ور نه در دم کند به دو نیمت

9. نه برادر بود به نرم و درشت

10. کز برای شکم بود هم پشت

11. عقل نبود برادری کردن

12. از پی رنج دل جگر خوردن

13. رنج دل باشد و عنای جگر

14. به برادر دویدن از مادر

15. نه قبولش خوش و نه کردن رد

16. همچو اعراب و همزه بر ابجد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است
* چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ
* تأمل کنان در خطا و صواب
* به از ژاژخایان حاضر جواب
شعر کامل
سعدی
* چو درخت قامتش دید صبا به هم برآمد
* ز چمن نرست سروی که ز بیخ برنکندش
شعر کامل
سعدی