سنایی_حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقهالباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین (فهرست)

شمارهٔ 14-اندر مذمّت خواهران گوید

1. ور ترا خواهر آورد مادر

2. شود از وی سیاه روی پدر

3. تو ز میراث ربعی او را ده

4. فحلی آور ورا سبک مسته

5. گر تو ناری خود آورد بی‌شک

6. بنویسند بی‌حضور تو چک

7. نشناسد ز هیچ مرد گریز

8. نکند خود ز مرد و زن پرهیز

9. هم ز ده سالگی گرد در سر

10. شوهر و مال و چیز و زرّ و گهر

11. زان هوسش خیره لعبت آراید

12. کیر و کالای را همی باید

13. جامه بر تن درد همی به ستیز

14. مانده در انتظار مال و جهیز

15. ور کنی در جهیز او تأخیر

16. همه توفیر تو شود تقصیر

17. نام و ننگت به باد بردهد او

18. بر سرت زود خاک برنهد او

19. مرد بیگانه گردد از خانه

20. خانه‌ات پر شود ز بیگانه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به مهربانی او اعتماد نتوان کرد
* که تازه عاشقم و خاطرش به من صافست
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* اگر چه مغز بادام است بس نغز
* بباید پوست کندن تا دهد مغز
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* ای خون دوستانت به گردن، مکن بزه
* کس برنداشتست به دستی دو خربزه
شعر کامل
رودکی