سنایی_حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقهالباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی و احواله (فهرست)

شمارهٔ 4-اندر صفت مرید

1. لب چو بگشاد پیر فرزانه

2. سایه بیرون گریخت از خانه

3. پیر را گفتم از سرِ تحقیق

4. ای ترا ملک دین جدیر و حقیق

5. من که با تو دمی بگفتم غم

6. به همه عمر ندهم آن یک دم

7. عمر بی دوستان نه عمر بُود

8. عمر بی‌یار عمر غمر بُوَد

9. عمر با دوستی که او یکتاست

10. یک دمی را هزار ساله بهاست

11. دل ز بند تو خوش بُوَد به عذاب

12. چه عجب کز نمک خوش است کباب

13. جان ز روی تو در ارم باشد

14. دل ز تایید تو خرم باشد

15. چون تو در مرکز حقیقت و حدق

16. نیست یک پادشا به مقعد صدق

17. از تو صحرا حریر پوش شود

18. وز تو نیها شکر فروش شود

19. از تو باید کلید قفل وفا

20. سرِ صندوق صدق و دستِ صفا

21. از تو بیهوش جفت هوش آمد

22. که هیولی برهنه پوش آمد

23. مردم از نیک نیک‌خو گردد

24. باز چون بد بُوَد چنو گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو شب دامن روز اندر کشید
* درفش خور آمد ز بالا پدید
شعر کامل
فردوسی
* آدمیت حسن گندم گون پسندیدن بود
* هر که باشد این مذاقش در حساب آدمی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* دلم به مهر تو صد پاره باد و هر پاره
* هزار ذره و هر ذره در هوای تو باد
شعر کامل
هلالی جغتایی