سنایی_حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقهالباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر (فهرست)

شمارهٔ 14-اندر زهد ریایی

1. زهد ورزی برای مُرداری

2. پس چه گویی که من کیم باری

3. تو از این زهد توبه جوی نصوح

4. ورنه بی‌دل روی به عالم روح

5. چو تو سقمونیا خوری به نیاز

6. آنگه از ریدنت که دارد باز

7. در غم آن دمی که رفت از دست

8. گری و خون گری که جایش هست

9. دور و نزدیک بی من و با من

10. سطح آبست حافظ روغن

11. آن دبیری که خورد خیره صبر

12. رید چندانکه شد چو لاشه دَبر

13. باش تا دینش بازخواست کند

14. تا چو خامه چگونه کاست کند

15. هرکه جویای عالم غیب است

16. شمع در دست و اشک در جَیب است

17. تو نه نیکی نه قابل نیکی

18. مرد کاکا و کو کو و کی کی

19. باش تا نقش عزّ نماید ذُلّ

20. باش تا عذر جزو خواهد کُل

21. گلبن از جور دی نماید خار

22. باش تا گل نمایدت به بهار

23. فتوی اندر ره فتوّت نیست

24. نَبوت اندر دم نبوّت نیست

25. چون فلک سال و مه ز نامردی

26. گرد اجرام خویش می‌گردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به من چندان گناه از بدگمانی می‌کند نسبت
* که منهم در گمان افتاده پندارم گنه کارم
شعر کامل
محتشم کاشانی
* اولین گام ار سمند عقل را پی می‌کنی
* وادی بی منتهای عشق را طی می‌کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* در نامه نیز چند بگنجد حدیث عشق
* کوته کنیم که قصه ما کار دفترست
شعر کامل
سعدی