سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 307

1. شبی از مجلس مستان برآمد ناله چنگش

2. رسد از غایت تیزی بگوش زهره آهنگش

3. چو بشنودم سماع او، نگردد کم نخواهد شد

4. ز چشمم ژاله اشک و ز گوشم ناله چنگش

5. چگونه گلستان گوید کسی آن دلستانی را

6. که گل با رنگ و بوی خود نموداریست از رنگش

7. لب شیرین آن دلبر در آغشته است پنداری

8. بآب چشمه حیوان شکر در پسته تنگش

9. کفی از خاک پای او بدست پادشا ندهم

10. وگر چون (من) گدایی را دهد گوهر بهمسنگش

11. مشهر کردمی خود را چو شعر خویش در عالم

12. بنام عاشقی او گر از من نامدی ننگش

13. فغان از سیف فرغانی برآمد ناگهان گویی

14. بگوش عاشقان آمد سحرگه ناله چنگش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر مزاج نخل و نحل از لطف او یابد مدد
* نیش او پر نوش گردد خار آن خرما شود
شعر کامل
سلمان ساوجی
* عشق را عقل نمی‌خواست که بیند لیکن
* هیچ عیار نباشد که به زندان نرود
شعر کامل
سعدی
* در اندرون من خسته دل ندانم کیست
* که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
شعر کامل
حافظ