شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1109

1. من ترک می و صحبت رندان نتوانم

2. از جان گذرم وز سر جانان نتوانم

3. گوئی که برو توبه کن از باده پرستی

4. زنهار مگو خواجه که من آن نتوانم

5. بی زاهد و بی صومعه عمری بتوان بود

6. لیکن نفسی بی می و مستان نتوانم

7. صدخانه توانم که به یک دم بگذارم

8. ترک در میخانهٔ رندان نتوانم

9. با عشق در افتادم و تدبیر ندارم

10. در درد گرفتارم و درمان نتوانم

11. راز دل و دلدار نخواهم که بگویم

12. اما چه توان کرد چو پنهان نتوانم

13. با سید رندان خرابات حریفم

14. منکر شدن حال حریفان نتوانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فلفل فکنده است برآتش بنام ما
* آن خال هندوئی سیه مهره باز باز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* در مقام حرف بر لب مهر خاموشی زدن
* تیغ را زیر سپر در جنگ پنهان کردن است
شعر کامل
صائب تبریزی
* جهان چون شما دید و بیند بسی
* نخواهد شدن رام با هر کسی
شعر کامل
فردوسی