شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1420

1. در شهادت شاهدی از غیب بی عیب آمده

2. این چنین شادی خوش بی عیب از غیب آمده

3. در گلستان غنچهٔ گل در هوای روی او

4. پیرهن بدریده و بی دامن و جَیب آمده

5. آن معانی بدیع او بدیع دیگر است

6. زان که بر وی این کلام الله بی رَیب آمده

7. نو عروس فکر بکرم شاهدی بس دلکش است

8. در مشاهد شاهدی می خواهد از غیب آمده

9. در جوانی نعمت الله با سواد و معرفت

10. این زمان باز آمده پروانه با شیب آمده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من ره نمی‌برم مگر آن جا که کوی دوست
* من سر نمی‌نهم مگر آن جا که پای یار
شعر کامل
سعدی
* رزق اگر بر آدمی عاشق نمی باشد، چرا
* از زمین گندم گریبان چاک می آید برون؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* می‌سوزم و می‌سازم از آن روی که چون عود
* کار من دلسوخته از سوز بسازست
شعر کامل
خواجوی کرمانی