شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1421

1. در مظهر مطهر مظهر ظهور کرده

2. جام جهان نما را روشن چو نور کرده

3. در خلوت خرابات بزم خوشی نهاده

4. با یار خود نشسته اغیار دور کرده

5. تمثال بی مثالش در آینه نموده

6. حسن چنین لطیفی ایثار نور کرده

7. ما طالب بلائیم اما عنایت او

8. داده بلا به ایوب او را صبور کرده

9. بستان سرای ما را سرسبز آفریده

10. سیلاب رحمت او بر ما عبور کرده

11. هر آینه که بینی او را به ما نماید

12. در چشم روشن ما نورش ظهور کرده

13. خوش آتشی برافروخت عود دلم همه سوخت

14. از بهر نعمت الله جانها بخور کرده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نظر خدای بینان طلب هوا نباشد
* سفر نیازمندان قدم خطا نباشد
شعر کامل
سعدی
* آن دست و آن زبان که درو نیست نفع خلق
* جز چون زبان سوسن و دست چنار نیست
شعر کامل
سنایی
* زبان بسته به مدح محمد آرد نطق
* که نخل خشک پی مریم آورد خرما
شعر کامل
خاقانی