شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 256

1. هر که آمد سوی ما با ما نشست

2. خوش خوشی با ما درین دریا نشست

3. از سر هر دو جهان برخاست خوش

4. بر در یکتای بی همتا نشست

5. عقل مسکین زیر دست عشق شد

6. عشق مستولی است بر بالا نشست

7. هر که چون ما همنشینی را نیافت

8. کی تواند همچو ما تنها نشست

9. هر که سر در پای خم می نهاد

10. جاودان افتاد و شد از پا نشست

11. گردکی گردد به گرد دامنش

12. رند دریا دل که او با ما نشست

13. نعمت الله مجلسی آراسته

14. در خرابات مغان آنجا نشست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می‌خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
* از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
شعر کامل
حافظ
* جز روی او که در عرق شرم غوطه زد
* یک برگ گل هزار نگهبان نداشته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* مرا ز روز قیامت غمی که هست این است
* که روی مردم عالم دوبار باید دید
شعر کامل
صائب تبریزی