شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 402

1. شادمانم زانکه غمخوارم وی است

2. دلخوشم زیرا که دلدارم وی است

3. عالمی اغیار اگر باشد چه غم

4. دوست دارم چون وی و یارم وی است

5. در خرابات مغان مستم مدام

6. می خورم می چون که خمّارم وی است

7. گلشن عشقست جانم جاودان

8. بلبل سرمست گلزارم وی است

9. نقش می بیندم خیالش در نظر

10. نور چشم و عین دیدارم وی است

11. جان فروشم بر سر بازار عشق

12. می کنم سودا خریدارم وی است

13. سیدم بر سروران روزگار

14. نعمت الله شاه و سردارم وی است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از مردم بداصل نخیزد هنر نیک
* کافور نخیزد ز درختان سپیدار
شعر کامل
منوچهری
* سپهری که پشت مرا کرد کوز
* نشد پست و گردان بجایست نوز
شعر کامل
فردوسی
* آب رود نیل را از دست ناید رفع آن
* عشق یوسف بر زلیخا چون کشید انگشت نیل
شعر کامل
محتشم کاشانی