شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 438

1. آتش عشقش خوشی در ما گرفت

2. بعد از آن در جملهٔ اشیا گرفت

3. رند سرمستیم در کوی مغان

4. محتسب را کی بود بر ما گرفت

5. آن دل سرمست این دیوانگان

6. مو به مو از زلف او سودا گرفت

7. عاشق ثابت قدم می جست از آن

8. عشق او معشوق ما ، ما را گرفت

9. گفتهٔ مستانهٔ ما فاش شد

10. در خرابات مغان غوغا گرفت

11. خوش بلائی می کشیم از عشق او

12. کار ما از عاشقی بالا گرفت

13. نعمة الله از همه عالم برید

14. درگه یکتای بی همتا گرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* منم آن قمری نالان که از بس سنگ بیدادم
* زدند از هر طرف از باغت ای سرو روان رفتم
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد
* چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
شعر کامل
حافظ
* کودکانی که درین دایره سرگردانند
* بر سر جوز تهی اینهمه غوغا دارند
شعر کامل
صائب تبریزی