شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 491

1. خوش بود دردی که درمان او بود

2. خرم آن جانی که جانان او بود

3. کفر زلفش رونق ایمان ماست

4. کفر کی باشد که ایمان او بود

5. گرد عالم روز و شب گردیده ام

6. دیده ام پیدا و پنهان او بود

7. بی نشانی آیتی در شأن اوست

8. شأن او نام و نشان او بود

9. موج دریائیم و دریا عین ماست

10. هر چه ما داریم آن او بود

11. عین او در عین ما چون شد عیان

12. در همه عالم عیان او بود

13. عارفانه گفتهٔ سید بخوان

14. کاین معانی از بیان او بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی روی تو راحت ز دل زار گریزد
* چون خواب که از دیده بیمار گریزد
شعر کامل
رهی معیری
* حافظ از حشمت پرویز دگر قصه مخوان
* که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است
شعر کامل
حافظ
* پند کسم به دل ننشیند که دل ز شوق
* پر شد چنانکه جای نماندست پند را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی