وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 118

1. دلم امروز از آن لب هر زمان شکری دگر دارد

2. زبان کز شکوه‌ام پر زهر بود اکنون شکر دارد

3. دگر راه کدامین کاروان صبر خواهد زد

4. که چشمش سد نگهبان در کمینگاه نظر دارد

5. به یک صحبت که با او داشت دل کز من بحل بادا

6. دگر نامد ز من یادش بلی صحبت اثر دارد

7. دعاهای سحر گویند می‌دارد اثر آری

8. اثر می‌دارد اما کی شب عاشق سحر دارد

9. ز هر کس بیشتر مهر تو دارم وین دلیلم بس

10. که هر کس را فزونتر مهر ، حسرت بیشتر دارد

11. عجب نبود ز وحشی گریه‌های تلخ ناکامی

12. که زهرآلوده پیکانهای حسرت بر جگر دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو لاله در قدحم ریز ساقیا می و مشک
* که نقش خال نگارم نمی‌رود ز ضمیر
شعر کامل
حافظ
* از نسیمی دفتر ایام بر هم می خورد
* از ورق گردانی لیل و نهار اندیشه کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* بر حسن زود سیر بهار اعتماد نیست
* شبنم به روی گل به امانت نشسته است
شعر کامل
صائب تبریزی