وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 119

1. به زیر لب حدیق تلخ ، کان بیدادگر دارد

2. بود زهری که بهر کشتن ما در شکر دارد

3. بلای هجر و درد اشتیاق پیر کنعانی

4. کسی داند که چون یوسف عزیزی در سفر دارد

5. ندارد اشتیاق وصل شیرین، کوهکن، ورنه

6. به ضرب تیشه سد چون بیستون از پیش بردارد

7. عتاب آلوده آمد ، باده در سر، دست بر خنجر

8. کدامین بی‌گله را میکشد دیگر چه سر دارد

9. کسی دارد خبر از اشک و آه گرم من وحشی

10. که آتش در دل و داغ ندامت بر جگر دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از رهگذر خاک سر کوی شما بود
* هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد
شعر کامل
حافظ
* ما را به کوچه غلط انداختن چرا
* دل را بغیر زلف پریشان که می برد
شعر کامل
صائب تبریزی
* به نرگس گل و ارغوان را بشست
* که بیمار بد نرگس وگل درست
شعر کامل
فردوسی