وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2

1. کشیده عشق در زنجیر، جان ناشکیبا را

2. نهاده کار صعبی پیش، صبر بند فرسا را

3. توام سررشته داری، گر پرم سوی تو معذورم

4. که در دست اختیاری نیست مرغ بند بر پا را

5. من از کافرنهادیهای عشق ، این رشک می‌بینم

6. که با یعقوب هم خصمی بود جان زلیخا را

7. به گنجشگان میالا دام خود، خواهم چنان باشی

8. که استغنا زنی ، گر بینی اندر دام ، عنقا را

9. اگر دانی چو مرغان در هوای دامگه داری

10. ز دام خود به صحرا افکنی، اول دل ما را

11. نصیحت اینهمه در پرده ، با آن طور خودرایی

12. مگر وحشی نمی‌داند، زبان رمز و ایما را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کسی نگر که ظلمت بزداید از وجودت
* نه کسی نعوذبالله که در او صفا نباشد
شعر کامل
سعدی
* ورق گردانی عمر زلیخا نامه ای دارد
* که انجام محبت خوشتر از آغاز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
* واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
شعر کامل
حافظ