وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 256

1. بی رخ جان پرور جانان مرا از جان چه حظ

2. از چنان جانی که باشد بی رخ جانان چه حظ

3. دیگر از شهرم چه خوشحالی چو آن مه پاره رفت

4. چون ز کنعان رفت یوسف دیگر از کنعان چه حظ

5. ناامید از خدمت او جان چه کار آید مرا

6. جان که صرف خدمت جانان نگردد زان چه حظ

7. جانب بستان چه می‌خوانی مرا ای باغبان

8. با من آن گلپیرهن چون نیست در بستان چه حظ

9. دل به تنگ آمد مرا وحشی نمی‌خواهم جهان

10. از جهان بی او مرا در گوشهٔ حرمان چه حظ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه سخن کرد به چشم و چه شکر گفت ز لب؟
* که رواج شکر و قیمت بادام برفت
شعر کامل
اوحدی
* راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
* آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
شعر کامل
حافظ
* عیب شیرین دهنان نیست که خون می‌ریزند
* جرم صاحب نظرانست که دل می‌بندند
شعر کامل
سعدی