وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 99

1. از عرض نیازم چه بلا بی‌خبرش داشت

2. آن ناز نگه دزد که پاس نظرش داشت

3. فریاد که هر طایر فرخنده که دیدم

4. صیاد ز مرغان دگر بسته ترش داشت

5. بلبل گله می‌کرد ز گل دوش به سد رنگ

6. گل بود که هر دم به زبان دگرش داشت

7. این عشق بلائیست، شنیدی که چها دید

8. یعقوب که دل در کف مهر پسرش داشت

9. بر هر که شنیدم که غضب کرد زمانه

10. دیدم که به زندان تو بیداد گرش داشت

11. این طی مکان بین که ز هر جا که برون تاخت

12. وحشی نگران بود و سر رهگذرش داشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور
* پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ز دیده اشک خونین بر رخان ریخت
* تو گفتى ناردان بر زعفران ریخت
شعر کامل
فخرالدین اسعد گرگانی
* از رنگ خون دشمن و از رنگ خنجرش
* گویی همی شقایق و نیلوفر آورد
شعر کامل
امیر معزی