وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 98

1. اسیر جلوهٔ هر حسن عشقبازی هست

2. میان هر دو حقیقت نیاز و نازی هست

3. ز هر دری که نهد حسن پای ناز برون

4. بر آستانهٔ آن در سر نیازی هست

5. اگر مکلف عشقی سر نیاز بنه

6. که هر که هست به کیش خودش نمازی هست

7. چو نیک درنگری عشق ما مجازی نیست

8. حقیقتی پس هر پردهٔ مجازی هست

9. میان عاشق و معشوق کی دویی گنجد

10. برو برو که تو پنداری امتیازی هست

11. وداع خویش کن اول اگر رفیق منی

12. که این رهیست خطرناک و ترکتازی هست

13. نه احتراز از آن جانب است همواره

14. گهی ز جانب وحشی هم احترازی هست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیا تا به شادی خوریم و دهیم
* چو گاه گذشتن بود بگذریم
شعر کامل
فردوسی
* فرصت شمر طریقه رندی که این نشان
* چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست
شعر کامل
حافظ
* ز خون خاک دریا شد و دشت کوه
* ز بس کشته افگنده از هر گروه
شعر کامل
فردوسی