اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 14

1. بزلف اگر ببری جان بی قرار از ما

2. فدای یک سر موی تو صد هزار از ما

3. بجان دوست که جان با تو در میان داریم

4. چو در کنار نیایی مکن کنار از ما

5. اگر نه حسن تو بی اختیار دل بردی

6. عنان دل که ربودی به اختیار از ما

7. بروز مستی وصل تو ما چه دانستیم

8. که روزگار کشد کین بروزکار از ما

9. اگر چه سوخته ایم از غم تو دلشادیم

10. که نیست بر دل کس ذره یی غبار از ما

11. مپرس خون شهیدان و عفو کن یارب

12. مباد آنکه شود دوست شرمسار از ما

13. مکن حکایت تلخی چو کوهکن اهلی

14. که مانند قصه شیرین بیادگار از ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
* به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
شعر کامل
حافظ
* شانه شمشاد را دست نگارین می کند
* بس که در زلف گرهگیر تو دلها خون شده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* زلف تو برد دین و دل و عقل و هوش من
* شب پاک خانه را نتوان رفتن این چنین
شعر کامل
صائب تبریزی