اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 15

1. گر نامه بی نام خوشت بوسد زبان خامه را

2. آن رو سیاهی بس بود تا روز محشر نامه را

3. دل داده نام توام ار هر که نامت بشنوم

4. بر مژده نام خوشت هم جان دهم هم جامه را

5. من کشته خط توام کم ران بخون من قلم

6. سرخی بخون من مده منقار زاغ خامه را

7. از یک نظر در کوی تو صد شیخ صنعان بت پرست

8. رسوای عالم میکند عشق تو صد علامه را

9. از حلقه مستان تو خیل ملک بی بهره اند

10. کز صحبت خاصان حق فیضی نباشد عامه را

11. اهلی سخن کوتاه کن افسانه گویی تا بکی

12. هنگام خواب القصه شد بر هم زن این هنگامه را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دست رفته نه تنها منم در این سودا
* چه دست‌ها که ز دست تو بر خداوند است
شعر کامل
سعدی
* آن چه بر من می‌رود دربندت ای آرام جان
* با کسی گویم که در بندی گرفتار آمدست
شعر کامل
سعدی
* ضعف دل دارم مسیح از نبض من بردار دست
* هست در سیب زنخدان بتان بهبود من
شعر کامل
صائب تبریزی