اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 586

1. از دیده رفت و از دل پر خون نمیرود

2. در دل چنان نشسته که بیرون نمیرود

3. پندم مده که گر همه عالم کنند سعی

4. سودای لیلی از دل مجنون نمیرود

5. از آتش فراق دل عالمی بسوخت

6. دود دلی عجب که به گردون نمیرود

7. از آب دیده مدعی ام منع میکند

8. من عیب خود کنم که چرا خون نمیرود

9. اهلی، خموش باش که از عشق آن پری

10. کار تو از فسانه و افسون نمیرود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در قمار عشق آخر، باختم دل و دین را
* وازدم در این بازی، عقل مصلحت بین را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* معلّم چون تو شوخی را ندانست
* بجز درس جفا تعلیم کردن
شعر کامل
جامی
* تو در جنگ آیی روم من به صلح
* خدای جهان را جهان تنگ نیست
شعر کامل
مولوی