اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 784

1. آن نوجوان ز جور پشیمان نمیشود

2. وین پیر بت پرست مسلمان نمیشود

3. کارم ز دست عشق بمردن کشید دل

4. از کار خود هنوز پشیمان نمیشود

5. یکشب نمیشود که زغم دست یاربم

6. با جیب صبح دست و گریبان نمیشود

7. حیران آن جمال نه تنها منم که عقل

8. حیران آن کسی است که حیران نمیشود

9. ای گریه میل در نظرم کش باشک گرم

10. کز دست دیده کار من آسان نمیشود

11. گفتی که گنج عشق نهان دار و عیش کن

12. گنجی است عشق یار کهه پنهان نمیشود

13. آن آتشی که در دل اهلی ز لعل اوست

14. تسکین بآب چشمه حیوان نمیشود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در مقام حرف بر لب مهر خاموشی زدن
* تیغ را زیر سپر در جنگ پنهان کردن است
شعر کامل
صائب تبریزی
* شراب اشک تلخم، چاشنی از نقل تر گیرد
* گر آن شیرین پسر، بادام چشمم در شکر گیرد
شعر کامل
حزین لاهیجی
* دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
* تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
شعر کامل
حافظ