اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 931

1. مجنون منم گریخته عمری ز بند عشق

2. افتاده باز در پی دل در کمند عشق

3. از شاخ عمر میوه شادی نچیده است

4. دستی که کوته است ز نخل بلند عشق

5. در سنگلاخ سینه من شعله های آه

6. هریک شراره ایست ز نعل سمند عشق

7. بس دل اسیر غم شد و آزاد گشت باز

8. مسکین منم هنوز چنین مستمند عشق

9. اهلی غم از عذاب قیامت نمیخورد

10. از بسکه هست سوخته و دردمند عشق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صیقل روح و طباشیر جگر مهتاب است
* جام شیری که برد دل ز شکر مهتاب است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز چشمم لعل رمانی چو می‌خندند می‌بارند
* ز رویم راز پنهانی چو می‌بینند می‌خوانند
شعر کامل
حافظ
* صد جوی آب بسته‌ام از دیده بر کنار
* بر بوی تخم مهر که در دل بکارمت
شعر کامل
حافظ