اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 983

1. شبها چو سگان در طلبت در بدر افتم

2. چون روز شود سرنتهم بیخبر افتم

3. در پای تو گر سر فکند از تن من تیغ

4. برخیزم و در پای تو بار دگر افتم

5. مست از می شوق تو چنانم که بکویت

6. گر پانهم از غایت مستی بسر افتم

7. تا چند ببوی خوشت ای آهوی مشکین

8. در کوه و بیابان چو نسیم سحر افتم

9. پروانه وش ای شمع بتان در نظر تو

10. میسوزم ازین غم که مباد از نظر افتم

11. با شیر زدم پنجه بعشق تو و امروز

12. در پای سگان تو بخون جگر افتم

13. تا چند نشینم بدر صومعه اهلی

14. برخیزم و با مطرب و معشوقه در افتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را
* چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را
شعر کامل
سعدی
* گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
* گفت با این همه از سابقه نومید مشو
شعر کامل
حافظ
* من که خدمت کرده ام رندان دُرد آشام را
* کی شمارم پخته وضع زاهدان خام را
شعر کامل
جامی