لینک اشتراک گذاری
کپی شد
اهلی شیرازی_دیوانغزل ها
غزل شمارۀ 1081 : با آنکه ز شوق نظری خواب ندارم
غزل شمارۀ 1082 : عاشق مستم و محنت زده از بار دلم
غزل شمارۀ 1083 : گرچه بی بختم و دور از رخ گلفام توام
غزل شمارۀ 1084 : از جهان فردم همین در بند رخسار توام
غزل شمارۀ 1085 : من آن مستم که از اطوار خود یکمو نمیگردم
غزل شمارۀ 1086 : تا نیست می از خود خبرم نیست که هستم
غزل شمارۀ 1087 : ما جان ز شوق وصل تو صد باره داده ایم
غزل شمارۀ 1088 : مست آنم که ز دستت قدحی نوش کنم
غزل شمارۀ 1089 : ما سایه صفت سوخته وصل تو ماهیم
غزل شمارۀ 1090 : شور ستمت چند کند دور ز خویشم
غزل شمارۀ 1091 : دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم
غزل شمارۀ 1092 : تشنه درد توام وز پی درمان نروم
غزل شمارۀ 1093 : ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ام
غزل شمارۀ 1094 : غم چون تو آفتابی ز جهان پسند دارم
غزل شمارۀ 1095 : چو چاره از غم خونخواره نمییابم
غزل شمارۀ 1096 : من از اول ترا خورشید عالم سوز میدیدم
غزل شمارۀ 1097 : می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم
غزل شمارۀ 1098 : تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم
غزل شمارۀ 1099 : مه من که هرگز گزندت نه بینم
غزل شمارۀ 1100 : ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظر دارم
غزل شمارۀ 1101 : هرچند که از یار جز آزار ندیدم
غزل شمارۀ 1102 : من از صفای درون گر ز خود برون آیم
غزل شمارۀ 1103 : در چاره مرهم بدل پاره بماندم
غزل شمارۀ 1104 : من سوخته داغ درون پرور عشقم
غزل شمارۀ 1105 : ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم
غزل شمارۀ 1106 : از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم
غزل شمارۀ 1107 : همدمان رفتند و من از همرهان وامانده ام
غزل شمارۀ 1108 : در کمال است جمال تو که ما می طلبیم
غزل شمارۀ 1109 : مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم
غزل شمارۀ 1110 : گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتیم

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار
* مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست
شعر کامل
سعدی
* گرفتم که خود هستی از عیب پاک
* تعنت مکن بر من عیب‌ناک
شعر کامل
سعدی
* عشق یکرنگی تقاضا می کند وین روشن است
* ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را
شعر کامل
جامی