انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 220

1. ره فراکار خود نمی‌دانم

2. غم من نیستت به غم زانم

3. عاشقم بر تو و همی دانی

4. فارغی از من و همی دانم

5. نکنی جز جفا که نشکیبی

6. نکنم جز وفا که نتوانم

7. کافری می‌کنی در این معنی

8. کافرم گر کنون مسلمانم

9. گفتیم تا به بوسه فرمانست

10. گفتمت تا به جان به فرمانم

11. گرچه برخاستی تو از سر این

12. من همه عمر بر سر آنم

13. کی به جان برکشم ز تو دندان

14. چون ز جان خوشتری به دندانم

15. مهر مهر تو بر نگین دلست

16. تاج عهد تو بر سر جانم

17. با چنین ملک در ولایت عشق

18. انوری نیستم سلیمانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
* دوست را با ناله شب‌های بیداران خوش است
شعر کامل
حافظ
* بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد
* بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد
شعر کامل
حافظ
* سعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر
* دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
شعر کامل
سعدی