عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 147

1. بیا، که خانهٔ دل پاک کردم از خاشاک

2. درین خرابه تو خود کی قدم نهی؟ حاشاک

3. هزار دل کنی از غم خراب و نندیشی

4. هزار جان به لب آری، ز کس نداری باک

5. کدام دل که ز جور تو دست بر سر نیست؟

6. کدام جان که نکرد از جفات بر سر خاک؟

7. دلم، که خون جگر می‌خورد ز دست غمت،

8. در انتظار تو صد زهر خورده بی تریاک

9. کنون که جان به لب آمد مپیچ در کارم

10. مکن، که کار من از تو بماند در پیچاک

11. نه هیچ کیسه‌بری همچو طره‌ات طرار

12. نه هیچ راهزنی همچو غمزه‌ات چالاک

13. به طره صید کنی صدهزار دل هر دم

14. به غمزه بیش کشی هر نفس دو صد غمناک

15. دل عراقی مسکین، که صید لاغر توست

16. چو می کشیش میفگن، ببند بر فتراک


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند
* کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
شعر کامل
حافظ
* به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش
* به کردگار رها کرده به مصالح خویش
شعر کامل
حافظ
* حدیث عشق به طومار در نمی‌گنجد
* بیان دوست به گفتار در نمی‌گنجد
شعر کامل
سعدی